English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (313 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approaches U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
nursed U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kickable U اسان برای ضربه زدن با پا
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
keep on at a person U کسی را با سرزنش وتقاضاهای پی درپی بستوه اوردن
to give reasons for a thing U دلیل برای چیزی اوردن
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
address آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addressed U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addresses U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
to pick on U برای کارهای دشواربرگزیدن بستوه اوردن
to make a study of something U برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
sculleries U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
to catch at something U برای رسیدن بچیزی وگرفتن ان کوشش کردن وبدان نزدیک شدن
scullery U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rugby point U 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
cupidity U حرص واز برای بدست اوردن مال
to have a bone to pick U بهانه یا دلیل برای دعوایااستیضاح بدست اوردن
hawking U شکارباباز سرفه برای بیرون اوردن خلط
hemostat U اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
water dog U سگ تربیت شده برای اوردن مرغ ابی
land hunger U از برای بدست اوردن یاملک حرص ملاکی
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
webbing U نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
pickup U انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
to take out a patent U حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن
horizontal clock system U طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
circularization U تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
scalper U پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
chopped U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
mezereum U پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
doubled up U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
quick kick U کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
lay up U ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
chop U کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
chopped U کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
plot U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
overstriking U توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
kentish fire U محلهای پی درپی وجمعی نمایشهای پی درپی وگروهی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
nearer U نزدیک به ضربه
nearest U نزدیک به ضربه
neared U نزدیک به ضربه
nears U نزدیک به ضربه
near U نزدیک به ضربه
nearing U نزدیک به ضربه
near- U نزدیک به ضربه
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
pinning position U نزدیک به ضربه شدن
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
dab shot U ضربه ناگهانی از نزدیک تور
under arm net shot U ضربه کوتاه از نزدیک تور
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
hybrid circuit U ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
phoneme U برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
high U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highs U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highest U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
clothesline U ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
z buffer U محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
literacy U اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
I am here for a language course U من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
eight ball billiard U تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
pc file iii U یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
warm up U اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
rule U نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com